صد و چهارمین نشست روضه امام جواد (ع)

تاریخ برگزاری:  ۱۴۰۳/۰۶/۱۴
تعداد بازدید: ۸۶
در نشست صدوچهارم روضه، در سالروز شهادت حضرت شمس‌الشموس، در معیت‌ کبوترهای جلد آن آستان، کنار هم جمع شدیم و از تمرین مستمر تماشا حرف زدیم.

وظیفه من چیست؟

از ٧ اکتبر تا امروز، مردم فلسطین ما را به تماشای صحنه‌های عجیبی مهمان کردند...

مثلاً تصویر نوشیدن چای در خانه‌ای که حالا کوهی از آوار است! یا تصویر سفرهٔ چشم‌نوازی که وسط ویرانه‌ها پهن شده و خانواده‌ای دورش نشسته‌اند، یا تصاویر شگفت‌انگیز دیگری که همه‌شان یک جمله را فریاد می‌زنند: اینجا زندگی جریان دارد! 

و کم‌کم مردم دنیا را با تماشای همین جزئیات به خیزش وادار می‌کنند! 

ما اخبار ایستادگی این مردم عجیب را می‌شنویم، آمار شهدای مقاومت را که هر روز بیشتر می‌شود، می‌بینیم و یک سؤال توی ذهنمان پررنگ می‌شود:

بین این‌همه جنگ و ترور و نسل‌کُشی، وظیفهٔ من چیست؟

آنچه نادیدنی است، آن بینی!

هر تصویر، در اطرافش یک ابر مفهومی بزرگ دارد.

تیترهای خبری، پیش‌داوری‌ها و ذهنیات قبلی گاهی باعث می‌شوند که آن را نبینیم!

مثلاً ما ته ته ذهن‌مان تصویر خیلی مجللی از غرب داریم و ناخودآگاه وضعیت موجود خودمان را با وضعیت مطلوب (!) غرب قیاس می‌کنیم.

همه‌ی این سال‌ها ما این تصویر مجلل را دیده‌ایم اما فراموش کرده‌ایم که این تصویر با چه ابر مفهومی‌ای ساخته شده!

حالا ما باید پشت تصویرها دقیقا چه چیزی را ببینیم؟

هین سخن تازه بگو تا که جهان تازه شود!

سال‌ ١٣٩٠ هنوز کسی آنقدرها پیاده‌روی اربعین را نمی‌شناخت!

واژه‌های طریق و پیاده‌روی و مشایه و... برای آدم‌ها نامأنوس بود و توی ذهن‌ها کلیشه‌ای از اربعین ساخته نشده بود.

این سال‌ها اما اوضاع متفاوت است. تعریف‌ها و خاطرات سفر کم‌کم دارند تبدیل به کلیشه می‌شوند و آدم‌ها در سفر همان چیزی را می‌بینند که نفرات قبلی.

برای اینکه مناسک را از خطر کلیشه‌شدن و دیده‌نشدن دور کنیم، باید یاد بگیریم که چه‌طور تماشا کنیم!

چشم دل باز کن که جان بینی

خدا بعد از خلقت آدم، بلافاصله پس از دمیدن روح، شروع کرد با او سخن گفتن و اول از همه به نعمت گوش و چشم در او اشاره کرد: ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ ۖ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۚ

البته ماجرای دیدن در قرآن خیلی دنباله‌دارتر از این حرف‌هاست. فعل‌های شاهَدَ، رأَیَ، نَظَرَ و... فراوان هستند و ردپای دیدن در بسیاری از داستان‌های قرآن دیده می‌شود!
در نشست قبل درباره‌ی برخی از این آیات و داستان‌ها صحبت کردیم.

لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ

در داستان سلیمان (ع) و ملکهٔ سباء، وقتی هد‌هد خورشیدپرستی مردم سرزمین سباء را می‌بیند، آنقدر بهت‌زده می‌شود که از قرارش با سلیمان نبی جا می‌ماند!

قرار نبود خورشید قبلهٔ مردم آن سرزمین باشد و خدا می‌خواست با دیدن خورشید، قلب مردم را به خالق خورشید جلب کند. اما مردم سباء در مرحلهٔ دیدن متوقف شدند!

ما هم گاهی شبیه مردم سبائیم! پیشرفت تکنولوژی و تمدن را می‌بینیم اما مرعوب دیده‌هایمان هستیم و نه کسی که قوهٔ علم و تمدن و پیشرفت را در اختیار مردم گذاشته است.

خداوند مناسک را با تقویم قمری جلو می‌برد

ماه مدام تغییر می‌کند و به‌دست آوردن وقت با تماشایش خیلی دشوار است! انگار خدا برای درک وقت دقیق مناسک دوست دارد ما را سربه‌هوا ببیند!

در مناسک حج و اوقات نماز و ایام صیام خدا مدام توجه ما را به آسمان جلب می‌کند!

وقتی خدا در قرآن توجه ما را به چیزی غیر از وجود خودمان جلب می‌کند، آیات آفاقی‌اند و مأمورتشان یادآوری تماشای خدا در پس هر پدیده است.

تمرین مستمر تماشا

در صد و چهارمین نشست فرهنگی مذهبی روضه امام جواد (ع)، در سوگ نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت امام حسن مجتبی (ع) و همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) از تمرین مستمر تماشا صحبت کردیم.

خواهری برای همه

روزهای آخر ماه صفر به اندازه کافی سنگین و سخت بود. برای بچه‌های روضه امام جواد، به خاطر از دست دادن خادم این خیمه فرزانه پزشکی، یکی دو سال است سخت‌تر هم شده است. نشست این ماه با سالگرد قمری پرکشیدن خادم عزیز روضه مقارن بود و او کنج فضاسازی این ماه نشسته بود و لبخند می‌زد! 

مهد روضه

بچه‌های مهدکودک، این ماه کنار هم داستان دیوی را خواندند که همه از او می‌ترسیدند و راه خانه را پیدا نمی‌کرد، با هم بازی کردند، با کمک کارت‌های خطای دید، تماشا را تمرین کردند و با خوراکی‌های خوشمزه پذیرایی شدند.

 

مطالب مرتبط: