
ما هروقت در روضه میخواهیم از مقاومت و استواری در شرایط سخت حرف بزنیم، گلهای خشک وارد صحنه میشوند! گلهای مقاوم صحرایی، که وقتی یک بار آب حیات را نوشیدند و با آن شکوفا شدند، دیگر حتی بدون آب، تا مدتها همانقدر زیبا و رنگارنگ میمانند...
آبرو دار!
استوار!
بعضیهایشان یک جوری ظاهرشان را حفظ میکنند که انگار نه انگار همه وجودشان شده است عطش و دیگر هیچ آبی در ساقههایشان نیست... مثل گلهای زنبوری!
فقط وقتی حسابی نزدیکشان بشویم، یا لمسشان کنیم، آن خشکی و رنجی که از بی آبی به برگها و گلها رسیده است را حس خواهیم کرد. آن شکنندگی که ناشی از فراق آب حیات است!
اولین بار فرزانه پزشکی بود که چشم ما را در روضه به این مفهوم باز کرد. میگفت شیعه شبیه گل زنبوری است!
وقتی حقیقت را نوشید، شکوفا میشود. آن وقت اگر سالهای سال دور از آب حیات بماند هم میتواند زیبایی خودش را حفظ کند. حتی اگر از درون، از عطش بسوزد!
امشب آمدم بگویم، همه این روضهها و کارها و برنامههای رنگارنگ، حفظ ظاهر است.
میدانی که از دوریات حسابی شکننده شدهایم!
بیا آقای ما!
اللهم عجل لولیک الفرج