روضههای قاصدکی خیلی ارزشمند هستند. آدمها نقش قاصدک را در این روضه ایفا میکنند و یک پیامی را به مکانهای دیگر نیز میرسانند. قاصدکی بودن صفت قابل توجهی است.
انواع رابطه قاصدکها با امام عبارتاند از:
۱- قاصدکها را خود امام تعیین میکنند
بعد از غیبت امام، ما نواب اربعه را داشتیم که چهار نفر بودند و امام مستقیما با این افراد ارتباط داشتند و پیام را به مردم منتقل میکردند.
۲- قاصدکها هستند ولی توسط امام تعیین نمیشوند
بعد از غیبت صغری، انسانها خودشان با امام رابطه برقرار کردند و در هر زمانهای علما و فقهایی بودند که با امام ارتباط داشتند اما اجازه نداشتند این رابطه را به کسی بگویند.
۳- دورهای که قاصدکها با امام ارتباط دارند ولی شاید خودشان هم متوجه این رابطه نباشند
موضوع امام و ارتباط با امام روز به روز عمیقتر میشود و در زمانه امروز هرکسی این ارتباط را به صورت عقلی برقرار میکند و مهم این است که انسان بفهمد باید قاصدک ارتباط با امام باشد و وقتی این را بفهمد، دیگر قاصدک میشود.
یکی از مهمترین مأموریتها این است که ما در زندگی قاصد بین امام و مردم باشیم و مردم را به امام و امام را به مردم متصل کنیم.
بعد از صحبتهای اولیه، به رسم جلسات گذشته سوره صف را با یکدیگر خواندیم و سپس استاد چیتچیان در مورد سوره صف با ما صحبت کردند.
در سخنی از امام محمد باقر علیهالسلام آمده است: «هرکس سوره صف را قرائت نماید و آن را در نمازهای واجب و مستحب خود همیشه بخواند، خداوند او را همراه با فرشتگان و پیامبران الهی در یک صف قرار خواهد داد.»
این سوره به حضرت عیسی و حوارییون عیسی علیهالسلام نیز شهرت دارد. از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم در فضیلت این سوره روایت شده: هرکس سوره عیسی علیهالسلام را قرائت نماید تا هنگامی که قاری این سوره در دنیاست بر او درود میفرستند و برای او طلب مغفرت و آمرزش میکنند و در روز قیامت نیز رفیق و همراه حضرت عیسی علیهالسلام خواهد بود.» حضرت عیسی را دست کم نگیریم. ایشان با حضرت حجت (عج) میآیند و باید به ایشان نیز ایمان داشته باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ و َهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است خدا را تسبیح میکنند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲﴾
قول و فعل ما با یکدیگر تطابق ندارد. این یکی از مهمترین مشکلات ما در عصر حاضر است. برای مثال میگوییم مرگ بر آمریکا، اما اراده لازم برای مبارزه با آمریکا را نداریم. یا میگوییم آقا بیا آقا بیا، اما وقتی امام زمان (عج) ظهور کنند چه اتفاقی میافتد؟ خب مثلا طلا و سکه گران میشود و... بعد با خودمان میگوییم خب آقا نیا ما هنوز آمادگی رو به رو شدن با مشکلات و مسائل را نداریم!
باید فعل و نیت خود را یکی کنیم و نمیشود فقط شعار دهیم. ما یک آقا بیا گفتیم ولی خود آقا هم میدانند که ما اینقدر اراده و عزم جدی نداریم.
كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۳﴾
نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد.
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ ﴿۴﴾
صف بودن واقعی وقتی اتفاق میافتد که قول و فعل ما یکی باشد.
وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿۵﴾
وقتی قول و فعل ما یکی نیست، موجب اذیت رسول میشود. چون رسول بر اساس ادعاهای ما تصمیم میگیرد و وسط میدان میآید، اما ما در اولین لحظه سخت کنار میکشیم. بارزترین مثال آن هم روز عاشورا است که امام را تنها گذاشتند.
سؤال: ما از کجا باید خودمان را آماده کنیم و از کجا باید شروع کنیم؟
در ابتدا باید از همین زندگی روزمره خودمان شروع کنیم. در زندگی چقدر تحمل سختیها را داریم؟ رفتارمان در خانواده چگونه است؟ چقدر از اتفاقات ناراحت میشویم و طاقت خود را از دست میدهیم و غر میزنیم؟
ارتباطی که الان با آدمها داریم، در جنگ این رابطه سختتر میشود. بنابراین باید از همین زندگی خودمان شروع کنیم.
وَ إِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۶﴾
حضرت عیسی آمد و صف خدا را نشان داد و گفت که من تصدیقکننده قبلی و بشارتدهنده بعدی هستم. صف وابسته به زمان و مکان نیست. صف بودن به این است که نسبت به حق، قول و فعل یکسان داشته باشیم و نمونه آن حضرت عیسی است.
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۷﴾
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿۸﴾
نور خدا چیست؟ وحی، رسول، قرآن، مسجد، شعائر الهی، و... .
خدا نورش را در عالم تمام میکند. نور خدا در زمانه من و شما، آزادگی و انسانیت و حریت است.
یک عدهای میخواهند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند.
چرا میگوید دهان؟ چون ابزار آنها رسانه و حرفهای آنهاست، اما در عمل کاری نمیتوانند انجام دهند. خدا اراده کرده که نورش را کامل کند.
سؤال: چطور نور خدا را در عالم پیدا کنم؟ و چطور تشخیص دهم که راهی که در آن هستم درست است؟
پاسخ این سوال در سوره آلعمران واضحتر است. در این سوره بیان میکند که اگر شرایط پیچیده شده و امری بر شما مشتبه شد، باید متشابه را رها کنی و محکم را معیار قرار دهی. مثلا نمیدانی امام حسین (ع) بر حق است یا نیست. خب دشمن امام حسین (ع) که یزید است را میشناسی؟ از اینجا شروع کن. در فضایی که امر متشابه شده است، جای این نیست که متشابه را باز کنی و باید محکم را برای بقیه تبیین کنی.
در سوره آلعمران هم فضای جنگ احد را برای ما توضیح میدهد که امر بر آنها متشابه میشود و افراد شک داشتند که پیامبر بر حق است یا نه. پاسخی که سوره میدهد چیست؟
آیه ۶۴ سوره آلعمران: « قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»
قرآن به پیغمبر (ص) میگوید: قُل یا اَهلَ الکِتابِ تَعالَوا اِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکُم؛ اهل کتاب مسلمان هم نیستند، امّا یک وجه مشترکی با هم داریم و آن توحید است؛ چون توحید در همهی ادیان وجود دارد؛ توحید پایهی همهی ادیان است: اَلّا نَعبُدَ اِلَّا اللَه. پیغمبر از همین وجه مشترک بین اسلام و ادیان دیگر استفاده میکند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۱۰﴾
آیا میخواهید شما را دعوت کنم به تجارت عظیم؟
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾
شما ایمان بیاورید و با هر آنچه دارید برای خدا جهاد کنید در عوض: يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ مَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾
۱- همه گناهان شما را میپوشانم و همه کم و کاستیهایتان را جبران میکنم و ۲- بهشت. آیات توصیف بهشت را خیلی معمولی تفسیر نکنید. جنه: به معنای انباشت خوبیهاست و این خوبیها همیشه در حال حرکتاند و خیلی شگفتانگیز هستند. ما نباید بهشت را با ذهنیت خودمان به تصویر بکشیم.
من و شما را آورده بودند که طعم خوش زندگی توحیدی را به همه بچشانیم. و قرار نیست نهایت هدف ما این باشد که فلسطین را آزاد کنیم و اسرائیل را از بین ببریم. باید افق خود را بزرگتر کنیم.
هدف ما برقراری جامعه توحیدی در همه عالم است. مردم را نمیتوانید با زور شمشیر موحد کنید و باید از درون آدمها را موحد کنید. اگر امام زمان (عج) ظهور کنند همهچیز گل و بلبل نیست و آغاز دردسر است. باید دین الهی را در کل عالم گسترش دهیم.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ ﴿۱۴﴾
ای مردم، خدا را یاری کنید. این آیه هم میگوید همهی ما باید دین را در عالم گسترش دهیم.
حواریون حضرت عیسی جایگاه زیادی دارند و جایگاه آنها مانند یاران اباعبدالله است. خداوند میخواهد ما یار خدا باشیم و با همه توان خود به صحنه بیاییم و دین خدا را یاری کنیم. كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ؟ کجایند یاران امام زمان (عج)؟ یاران امام زمان (عج) قیافه عجیب و غریبی ندارند، فقط با تمام توان خود به صحنه میآیند و دین خدا را یاری میکنند. ما هم میتوانیم لبیکگوی این ندا در عالم باشیم.
در جلسه قبل از حدیثی گفتیم که نگهداشتن دین در آخرالزمان مانند نگهداشتن آتش در كف دست است. سؤال این است که ما چطور میتوانیم جزء افرادی باشیم که این آتش را در کف دست خود نگه میداریم؟
محکمات و باورهایی که انسانها دارند، به آنها توانی میدهد که بتوانند در لحظات سخت نیز دین خود را حفظ کنند. همه ما باورهایی داریم که در این لحظات سخت ما را نجات میدهد و اگر میخواهیم قاصد باشیم باید بتوانیم این باور را به دیگران نیز انتقال دهیم.
اسم این جلسه را گذاشتیم بیان. زیرا بیان در واقع به معنای بروز باورهاست. یکی از بهترین کارهایی که در این دوران آخرالزمان میتوانیم انجام دهیم این است که مشق باور کنیم. در پوستر برنامه نیز جملاتی انتخاب شده است که در این روزهای سخت، باورهایمان را به ما نشان میدهد.
بالای پوستر قسمت سمت چپ، جملهای از یحیی سنوار را نوشتهایم که کمتر شنیده شده است. لن یرمش لی جفن! کلیپی از یحی سنوار پخش شد که ثانیه و دقایقی که رد میشود را به دشمن خود میگوید و میگوید من حتی در این مسیر پلک نمیزنم اما شما ترسوتر از آن هستید که ما را نابود کنید. این در واقع باوری است که یحیی سنوار با تمام وجود به آن رسیده که از دشمن خود هیچ ترسی ندارد و او را بسیار ترسو معرفی میکند.
در پایان جلسه میخواهیم بگوییم حالا نوبت ماست. ما چه باورها و محکماتی در زندگی داریم؟
اگر میخواهیم قاصدک باشیم و این باورها از یادمان نرود، باید مشق باور کنیم و آن باور را به بقیه نیز برسانیم. قرار ما برای جلسه بعد این باشد که هرکسی یک جملهای که باور و محکم او در زندگی است را مشق کند و با خودش بیاورد تا آن را به دست بقیه افراد نیز برسانیم.
«يا أخواني، يا من أعرتم الله جماجمكم، ونظرتم إلى أقصى القوم، جوابي لكم هو شكر لكم إذ قبلتموني واحداً منكم، وأخاً لكم، لأنكم أنتم القادة وأنتم السادة وأنتم تاج رؤوس ومفخرة الأمة، ورجال الله الذي بهم ننتصر»
ای برادرانم! ای کسانی که جمجمههای خود را به خداوند سپردهاید به دورترین افق بنگرید. جواب من به شما تشکر من از شماست، اگر بپذیرید من نیز یکی از شما باشم و برادری برایتان باشم، برای اینکه شما خود رهبرید و شما سرورید و شما تاج سرید، مایه افتخار این امت و مردان خدا هستید، کسانی که بواسطه آنان پیروز خواهیم شد...»
بخشی از نامه رهبر مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله در پاسخ به مجاهدان جنگ ٣٣ روزه