نود و هفتمین نشست روضه امام جواد (ع)

نود و هفتمین نشست روضه امام جواد (ع)
صوت‌ها
نود و هفتمین نشست روضه امام جواد (ع) - مرزبانی (مرابطات)
تاریخ برگزاری:  ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
تعداد بازدید: ۲۱۵
در آخرین نشست سال ۱۴۰۲ از «مرزبانی» صحبت کردیم. قرار شد این واژه کلیدی را همراه خودمان ببریم تا به زودی چنان شوق و اشتیاقی نسبت به یک عرصه‌ی وطن، عرصه جغرافیایی یا فکری یا عقیدتی ما را مجذوب خودش کند که بتوانیم با تمام وجودمان از آن مرزها، محافظت و نگهداری کنیم. بچه‌های فضاسازی هم آخرین روضه سال ۱۴۰۲ را به امام زمان (عج) تقدیم کردند. با حریرها، گل‌های نرگس، نوشته‌ی شور انگیز و نورهای پشت پرده، بیشتر از هر حرف و حدیثی، در قلب‌ مشتاقان شوق و امید ظهور کاشتند.

 رباط قدس یا مرزبانان سرزمین‌های مقدس

طی ماه‌های گذشته از هفت اکتبر به بعد، در مورد مسئله فلسطین اوج گرفتیم اما خیلی شدید فرود آمدیم. همه‌ی افرادی که مشغول فعالیت‌های مختلفی بودند تا حدی فعالیت‌هایشان کم‌رنگ‌ شد. گرچه شروع صحبت‌های امروز با مسئله فلسطین است ولی به این شروع منتهی نمی‌شود و هدف اصلی این است که جایگاه و نقش و رسالت خود را مشخص کنیم.

در بین افرادی که در سرزمین‌های اشغالی مشغول فعالیت هستند گروهی از زنان هستند که در این مدت در شبکه‌های اجتماعی تا حدودی با آن‌ها آشنا شده‌اید. در کلیپ حدیث یک‌دقیقه‌ای رسول‌الله ما از یک موضوع جالبی حرف زده‌ایم و تصویر این زنان فعال و قهرمان هم در آن آمده است. این بانوان یک اسم خاصی دارند به نام "رباط". این واژه، بعد از جنگ‌های صلیبی بسیار پررنگ شد. وقتی‌که مرزبانی از کشورهای اسلامی برای مردم مسلمان خیلی اهمیت پیدا کرد و در مورد آن در آیات قرآن و در زمان رسول‌الله (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) در مورد آن مطالبی گفته شده است.

صبر و ربط

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » (آیه ۲۰۰ سوره آل عمران)

از ماهیت واژه رابطوا در بخش‌های مختلفی از قرآن کریم استفاده ‌شده است. در قسمتی از داستان حضرت موسی علیه السلام، زمانی‌که مادرشان ناچار می‌شوند که حضرت را در گهواره چوبی بگذارند و به آب بسپارند، در آن موقعیت خداوند می‌فرمایند « لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا» (آیه ۱۰ سوره قصص)، اگر ما قلب ایشان را محکم نکرده بودیم، هر آینه ممکن بود که این کار را انجام ندهد و خبر درز پیدا کند.

در بخش دیگری از قرآن کریم نیز این واژه در مورد اصحاب کهف به کار رفته است. هنگامی که اصحاب کهف تصمیم می‌گیرند که از شهر خارج شوند و به غاری پناه ببرند تا از شر حکومت و مردم ظالم در امان بمانند، خداوند تأکید می‌کند که ما قلب آن‌‌ها را محکم کردیم. اما یکی از مستقیم‌ترین آیات قرآن در این موضوع، آیه ۲۰۰ سوره آل عمران است که سه‌تا فعل امر دارد و مشخصاً دستور می‌دهد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا».

در تفسیر آیت‌الله جوادی آملی آمده است که این آیه سه پله است:

پله اول: اصبروا

صبر یعنی صبر فردی. در مقیاس‌های مختلف زندگی، خودم تصمیم می‌گیرم که جزع فزع نکنم و رنج ناشی از مشکلات و مصائب پیش‌آمده را تحمل و صبوری کنم و با این صبر کردن، مقام و یا نفس خودم را بالاتر ببرم.

پله دوم: صابروا

یعنی این صبر را به اشتراک بگذاریم. چون برخی آدم‌ها  کم ظرفیت‌تر از بعضی‌ دیگر هستند.

پله سوم: رابطوا

این واژه، شامل صبر فردی و صبر مشترک/جمعی می‌شود و حتی فراتر از این دو است.

مرابطه در لغت به‌معنای بستن چیزی و ملازمت و مواظبت بر آن است. کسی که از ما در برابر حمله دشمن مواظبت می‌کند، مرابط یا مرزبان است. تصویر ربط و آن‌حالتی که در این واژه است مانند بچه‌ای است که با پارچه سفیدرنگی از گردن تا نوک پا قنداق شده است. خداوند با قلب مادر حضرت موسی و اصحاب کهف چنین کاری کرد. یعنی مرز و حدود ایجاد کرد و از آن‌ها در برابر ترس از یورش دشمن محافظت کرد.

رباط در فلسطین

یک مجموعه‌ای از افراد فلسطینی هستند که مسجدالاقصی را همانند چشم خودشان می‌دانند، نه‌تنها چشم فلسطین بلکه چشم جهان اسلام. مسجدالاقصی در تمام دوران تاریخ مورد طمع حکمرانان بوده است. یهود نیز همین هدف را دنبال می‌کند و می‌خواهد این مسجد را محل عبادت یهود تلقی کند. تعداد زیادی از مرابطین در فلسطین، زنان هستند. زیرا یهود این زنان را غالبا اسیر نمی‌کند بلکه مجازات جمعی برای آن‌ها در نظر می‌گیرد و مانع ورود آن‌ها به مسجدالاقصی می‌شود و برایشان محدوده در نظر می‌گیرند. زنان از روز بعد در محدوده‌ای که برایشان تعیین شده می‌ایستند و قران می‌خوانند و شعار می‌دهند.

آیت‌الله جوادی آملی و همچنین علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند رابطوا یا ربط یا مرزبانی لزوماً به مرز وطن یا مرزهای جغرافیایی گفته نمی‌شود و مصادیق متعددی دارد. ازجمله مصادیق آن، مرزهای فرهنگی و اعتقادی است.

جریان مغلوبه نیز از یک خاستگاهی شروع می‌شود. این زنان از فرهنگ و اعتقاداتشان دفاع و مرزبانی می‌کنند. مفهوم استعاری نیز به آن داده‌اند. همین که این غذا را سرو می‌کنند و ظرف غذا را وارونه می‌کنند، به این معناست که شما دشمنان را به همین صورت بیرون خواهیم انداخت. رباط الاقصی چنین زنانی هستند که هدفشان مرزبانی است. فقط درصدد ضربه نخوردن نیستند، بلکه هدفشان ضربه زدن هم هست. این آدم چه ویژگی‌ای باید داشته باشد؟ باید خیلی گوش‌به‌زنگ باشد، حواسش خیلی جمع باشد و نسبت‌به هیچ اتفاقی نباید دچار انفعال شود.

اندیشه در شلوغی محشر

در نشست میلاد حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) در مورد قیامت صحبت کردیم. یک اتفاق عظیمی در صحرای محشر که خیلی تعجب‌برانگیز است. تصاویر خداوند از صحرای محشر به قدری تکان‌دهنده‌ است که اولین سوالی که مطرح می‌شود این است که خدا چرا این کار را با آدم‌ها می‌کند؟ این‌که مادری که حاضر است تمام جانش برای سلامتی فرزندش بدهد، چطور می‌تواند در صحرای محشر فرزندش را زیر دست و پا بگذارد و فرار کند. بعضی از احادیث در مورد صحرای محشر این‌طور نقل شده که در آن شلوغی روز قیامت، انسان‌ها در یک محیطی قرار می‌گیرند که از شلوغی حتی نمی‌توانند جایی پیدا کنند و پاهای خود را روی زمین بگذارند. چرا و چگونه در صحرای محشر چنین حجم عظیمی از جمعیت را تحمل می‌کنیم.

تبیین احکام و سفارش‌های جمعی اسلام

دین اسلام، اجتماعی‌ترین عرصه‌ها را دارد. تقریباً در هیچ آیین و دینی این حد از احکام و قواعد و اتفاقات اجتماعی از مردم خواسته نشده است. بخشی از تعالیم اسلامی امر به اجتماع داده‌اند، مانند حج و نماز جماعت. هدف از این مجموعه‌ فعالیت‌های اجتماعی این بوده که برای آدم‌ها شرح صدری بسازد. بهشتیان در صحرای محشر به‌قدری متوقف می‌مانند که برای ورود به بهشت، شرح صدر پیدا می‌کنند. یعنی به مرتبه‌ای می‌رسند که هیچ‌چیزی غیر از توحید نتواند رابطه‌ آن‌ها را با کسی برهم زند و بتوانند همه را بر خود مقدم بدانند و حس مطلوب جمع بودن و اجتماع را درک کنند. در این دنیا هم ما باید بتوانیم خودمان را در جمع و جماعت هضم کنیم. این آرزو و هدف روضه امام جواد (ع) است. یعنی اگر مثلاً پایگاه‌های قاصدکی با هزار سختی از شهرها و کشورهای مختلف به ما وصل می‌شوند، به‌خاطر این‌ است که ما این جماعت بودن را دوست داریم.

مردم فلسطین با این‌که اهل تسنن هستند ولی خیلی خوب این احادیث و آیات را اجرا می‌کنند. به‌خاطر قدس به آدم‌ها آب و غذا می‌دهند و حاضرند جان خود را فدا کنند. بنابراین رباط، آن کسانی هستند که یک وطنی را به ‌عنوان وطن اصلی خودشان در نظر می‌گیرند و می‌گویند که این همه‌ی هستی من است و حاضرم جان خودم و خانواده‌ام را به خاطرش فدا کنم. ممکن است این وطن، جغرافیایی یا فرهنگی یا اعتقادی باشد.

 اما وطن فرهنگی ما کجاست؟ اولین نکته این است که بدانیم ما به کجا تعلق خاطر داریم؟ تعلق خاطر به این معنی که حاضر باشیم بایستیم و جان خود را فدا کنیم. مراد ما چیست؟ و چقدر حاضر هستیم از خودمان خرج کنیم؟ چطور می‌توانیم مبنای زندگی خود را این امر الهی قرار دهیم؟

کسانی که اهل مرابطه باشند و برای این موضوع مهم تلاش کنند، اگر در این مسیر بمیرند مانند کسی هستند که تا آخر عمر جهاد می‌کند.

دومین نکته اینکه حالا که وطن خود را پیدا کردیم، چگونه باید از آن دفاع کنیم؟ باید یک سلاحی داشته باشیم که از وطن خود در برابر دشمن دفاع کنیم.

سومین نکته اینکه خودم هم در آن حدود، پدافندی داشته باشم. یعنی در جاهایی خودم هم به دشمن حمله کنم.

امام سجاد علیه‌السلام در صحیفه سجادیه، در مورد مرزبانان دعایی دارند که یک دعا برای مرزبان می‌کنند و یک نفرین در حق دشمن. سؤال این است که امام سجاد (ع) که در زمان حکومت بنی امیه زندگی می‌کنند چرا باید از مرزهای حکومت فاسق فاجر این‌طور دفاع کنند؟ چون حکومت اسلامی هستند و دفاع امام (ع) از مرزهای جغرافیایی است. یک حدیث از امام صادق علیه‌السلام نیز نقل شده است که شخصی به ایشان در زمان حکومت جور مراجعه می‌کنند و از امام (ع) سؤال می‌پرسند که اگر کسی به مرز حمله کرد، وظیفه من به عنوان مرزبان چیست؟ امام (ع) می‌فرمایند: معلوم است که باید دفاع کنی. تو از سلاطین جور دفاع نمی‌کنی بلکه از کیان اسلام دفاع می‌کنی.

الگوسازی از حرکت مردم فلسطین

ما باید از ماجرای مرزبانی و رباط یاد بگیریم که ما هم باید وطنی داشته باشیم که پای آن بایستیم و جان خود را به خاطر دفاع از آن فدا کنیم. یک چیزی فراتر از چهار یا چهار میلیون عیب و مشکلی که مملکت دارد. یک چیزی مهم‌تر از همه این مشکلات هست و آن این است که اینجا کیان اسلام است. پرچم این کشور به اسم اسلام بالاست. اگر دشمن خواست به آن ضربه بزند، به خاطر اسلام باید دفاع کنم و با یک حرکت تدافعی، او را به عقب سوق دهم.

مرزبانی را به عنوان واژه کلیدی از این مجلس با خودتان به همراه ببرید و نسبت به آن حساس باشید. امیدوارم که به زودی چنان شوق و اشتیاقی نسبت به یک عرصه‌ی وطن، نسبت به یک عرصه جغرافیایی یا فکری یا عقیدتی شما را مجذوب خودش کند که بتوانید با تمام وجودتان و سرمایه‌هایی که در اختیار دارید، از آن مرزها، محافظت و نگهداری کنید.