ای فروغِ ماهِ حُسن از روی رخشانِ شما
آبروی خوبی از چاهِ زَنَخدان شما
چپ و راست عالم را بگردیم، صاحبکاری بهتر از شما پیدا نمیکنیم که برایش بدویم و جان بگذاریم. شما، دور هستید و بلند... وگرنه ستاره ی ما نمیشدید!
عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده
باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما؟
از دیشب همه برای هم نقاشی جواد الشهید را میفرستند. ما که دل نداریم نگاهش کنیم. چه کسی دلش را دارد؟ نخواستیم که ببینیم. اگرچه عاشقانه لحظه دیدارتان را انتظار میکشیم...اینجا یک قبیله ساختهایم از عاشقان شما.بیتاب، گوش به فرمان، جان به لب!
گر چه دوریم از بساط قرب، همت دور نیست
بندهٔ شاه شماییم و ثناخوان شما
دستمان به جنابتان نمیرسد. در به در میشویم علاوه بر جان به لب. اولین آبادی نزدیک خرابهای که دور از شما برای خودمان ساختهایم، منزل عمه جانتان است...مشکی به تن میکنیم و خودمان را به کرانهاش میرسانیم!
ای شَهنشاه بلند اختر، خدا را همتی
تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما
امسال دلتنگیمان در این شام شهادت، از هر سال بیشتر است... این را به فال نیک میگیریم! کاش به شما نزدیکتر شده باشیم.
جانم فدای فرزندان عزادارِ کوچکتان...فدای دلتنگی مادرتان...فدای آخرین نفستان...
در این نشست، وقتی سوار قطار شدیم و در راه قم بودیم، رزقهای صوتی همراهیمان کردند. در ادامه آنها را بشنوید:
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست...
آنچه در این قسمت خواهید شنید:
یک داستان واقعی! قصه استقامت
دعای حیات طیبه
جهت دانلود فایلها اینجا کلیک کنید
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد...
آنچه در این مجموعه میشنوید:
علمی از جنس نور
قیام و باور
زمان و باور
من جز برای تو نمیخواهم خودم را...
آنچه در این مجموعه آمده است:
جان جهان چگونه بشناسیمش؟
- برای او دویدن
- دل بستن و دل کندن با او
- اهل حال نبودن
- به یاد او
- رضایت
دعای عهد
اِلّا متحیران خاموش...
آنچه در این مجموعه میشنوید:
حیرت و رنج
شرایط امت
پیله دریدن
حق یا باطل
ایمان به غیب
تا وقتی مضطر نشدهاید...
مناجات توابین
و یادمان نرفت که در شروع، قطرههای سحرآمیزِ صلوات را سیل کنیم و با نیتهای بزرگ، عازم سفر بشویم!
این فقط بعضی از ماست!بعضی دیگر پشت دوربین، یا در شهرهای دیگر یا در خانههایشان بودند...
ولی قطعا همه ما با هم در این زیارت "حاضر بودیم"
انشاءالله به زودی حرم پدر بزرگوارشان!