نشست مرداد ماه، اجرای آزمایشی ایدهای بود که مدتها بهش فکر کرده بودیم.
نقاط ضعفش را در آوردیم
مزیتهایی توش پیدا کردیم
و مخاطبان خاصمان که برایشان این پروژه را طراحی کرده بودیم، پیام دادند و همچنان داریم یکدیگر را پیدا میکنیم...
ما دوباره به شکل سابق برمیگردیم و قطعا لذت روضه حضوری را تا حد ممکن از دست نخواهیم داد!
خیالتان راحت...
روضههای قاصدکی، سه تا هدف بزرگ دارد:
۱. شبکه سازی!
حالا که روضه امام جواد کلی دوست و رفیق در تهران و سایر شهرها و حتی سایر کشورها دارد، چه خوب میشود اگر از این همراهان، شبکه منسجم و منظمی بسازیم و آن را بیشتر توسعه بدهیم.
۲. ایجاد عمق!
به جای آنکه سخنران و مداح، تنها چهرههای شناخته شده روضه باشند، فضایی برای آشنایی و رفاقت با بیش از ۴۰ خادمی که دست به دست میدهند تا هرکدام از نشستها برگزار شود، فراهم کنیم! این خادمها هرکدام یک فعالِ فرهنگیاند که ارتباط با آنها میتواند کلی شبکه جدید بسازد و جرقه کارهای تازهای را بزند؛ رابطههای عمیقتری را شکل بدهد و سرمایه اجتماعی ما را زیادتر کند.
۳. توسعه بهشت!
هرکس با هر میزان امکاناتی، باید بتواند به راحتی روضه را به خانه خودش ببرد و اگر مخاطبی را میشناسد که حس میکند این مجلس و این حرفها به درد او میخورد، برای تعیین زمان و مکان و شرایط مناسبِ برگزاری یک مجلس، به دردسر نیفتد و منصرف نشود.
عيان میكرد راز دل، امان میداد اگر وقتش
ميان قتلگه، كوتاه بود و مختصر وقتش
به جای درد دل، كاری مهمتر داشت بر عهده
بيان عشق و شرح غم، بماند بعد در وقتش
قرار اين بود تا فتح برادر را كند كامل
غنيمت بود در آن معركه، از هر نظر وقتش
در آن دربار و آن بازار، با اينكه معطل شد
در آن ساعات طولانی، نشد هرگز هدر وقتش
اسارت رفت فرزند خليل الله؟ نه... هرگز!
بتی در شام باقی بود زينب رفت سروقتش
تبر در بر، درآورد او دمار از روز شامیها
قيامت را رقم میزد چو میشد بيشتر وقتش
هرآنكس جان خود را وقف زينب كرد طوبى له
و الا بیثمر عمرش، و گرنه بیاثر وقتش
محسن رضوانی
قاب القاب زینب کبری (سلام الله علیها)
قرة عين المرتضی - بطلة كربلا
به خط ناهید خالو احمد عزیز
مهدکودک و اجرای نمایش نذر مخصوص